روزی که تو به دنیا اومدی.....
اون روز یه روز سرد زمستونی بود و تو ساعت ۳:۴۵ دقیقه صبح روز چهارشنبه ۱۶ دی ۱۳۸۸ به روی ما خندیدی ، نه مادر به روی همه دنیا خندیدی و همه آدم برفی ها برا اومدنت کف زدن .
اون روز بعد از اینکه مامان بزرگ تورو بغل کرد بابا جونت و دائی جون هم امودن تو اتاق و تو رو بغل کردن و بوسیدن . چه روزی بود اون روز . دائی جون شیرینی خریده بود و بابا جون یه دسته گل خوشکل برا دختر نازم گرفته بودن . یاد اون روز بخیر
عصر هم که از بیمارستان مرخص شدیم یه سره رفتیم خونه مامان جون و بابابزرگ خدابیامرز با کلی شکلات در حالی که از خوشحالی اومدن تو گریه می کرد به استقبالمون اومد. یادش بخیر
بعد دائی جون توگوشت اذون گفت و تو خوب گوش دادی تا یاد بگیری همیشه به یاد خدا باشی .نازم.
یاد همه اون روزای خوب بخیر باشه .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی