زینب عسل مامان

روزی که تو به دنیا اومدی.....

1389/10/26 15:00
نویسنده : ز-ش
639 بازدید
اشتراک گذاری

اون روز یه روز سرد زمستونی بود و تو ساعت ۳:۴۵ دقیقه صبح روز چهارشنبه ۱۶ دی ۱۳۸۸  به روی ما خندیدی ، نه مادر به روی همه دنیا خندیدی و همه آدم برفی ها برا اومدنت کف زدن .

اون روز بعد از اینکه مامان بزرگ تورو بغل کرد بابا جونت و دائی جون هم امودن تو اتاق و تو رو بغل کردن و بوسیدن . چه روزی بود اون روز . دائی جون شیرینی خریده بود و بابا جون یه دسته گل خوشکل برا دختر نازم گرفته بودن . یاد اون روز بخیر

عصر هم که از بیمارستان مرخص شدیم یه سره رفتیم خونه مامان جون و بابابزرگ خدابیامرز با کلی شکلات در حالی که از خوشحالی اومدن تو گریه می کرد به استقبالمون اومد. یادش بخیر

بعد دائی جون توگوشت اذون گفت و تو خوب گوش دادی تا یاد بگیری همیشه به یاد خدا باشی .نازم.

یاد همه اون روزای خوب بخیر باشه .  

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

مامان زینب
26 دی 89 16:23
سلام زینب ما هم یک ماه دیگه متولد میشه.



مامان طاها
10 بهمن 89 10:39
سلام عزیزم خوبی؟وبلاگ دخمل نازمون مبارک باشه ایشالا پر بشه از خاطره های خوب و شیرین
زينب عشق مامان و بابا
15 بهمن 89 12:14
سلام مامان زينب زينب عزيز ما هم امروز37روزه شده خدا همه زينب ها رو حفظ كنه براي مامان و باباهاشون كه اين اسم آسموني رو براشون انتخاب كردن به ما هم سر بزن
مامان هانیه
18 شهریور 91 13:04
سلام عزیزم خدا دخمل نازتون رو براتون حفظ کنه هانیه تومسابقه شرکت کرده می شه بهش رای بدین؟این آدرس مسابقهhttp://koodakeman91.niniweblog.com/post347.php ممنون